top of page

نامه ای به کاک فواد مصطفی سلطانی


نامه ای به کاک فواد مصطفی سلطانی بچه های آن دوره وقتی به دنیا میامدند اسمشان را فواد میگذاشتند، هنوز نمیدانستم فواد کیست، چیست، چه میخواهد. وقتی دوباره اسم محترمت را شنیدم ، مردم دهکده ما که کنار دیوار بغل مسجد خود را به آفتاب سپرده بودند، میگفتند از کومه له ها یکی شون کشته شده، همه شان گریه میکنند.تعریف میکردند که گویا مرد بزرگی بودید و شهر مریوان در عزایت سیاه پوشیده بود. وقتی از یکی دو نفر پرسیدم راجع به چی صحبت میکنید، گفتند: خبر آمده که بزرگ کومه له در جنگ کشته شده ، میگویند ، انسان مهم و خوبی بوده ! من نمیدونستیم جنابت چیکار کرده بودید که در دل زحمتکشان دهکده ما که چندصد کیلومتر دورتر از شما زندگی میکردند، آنقدر جایگاه ولای داشتید. آنجاها کسی شما را ندیده بود. کسی با شما هم صحبت نشده بود، فقط آوازه ات بود. بعدها که خودم به صفوف پر افتخار سازمانی که شما سازنده اش بودید، پیوستم و کم کم با ایده هایت با آرمانهایت، با آرزوهایت و باشخصیت والایات آشنا شدم، تازه آنجا فهمیدم چرا مردم ده ما ناآرام شده بودند ولی این تنها دهکده ما نبود که از رفتنت پریشان بودند بلکه مردم کردستان بخصوص زحمتکشان کردستان از مرگ نا به هنگامت نگران بودند. تازه فهمیدم چرا " در سرودهای آن زمان میگفتند :" گیواری کورده واری بوی.... له هه موشیون دیاری بوی" معلومه بود در کردستان خورشیدی دیگر طلوع کرده بود و مردم آن دیار او را از آن خود میدانستند. معلوم بود که حرف دل آنها بودی که سازش ناپذیر نام گرفته بودید. معلوم بود صدای کارگر و زخمتکش" کرد" بودی که تنها در عرض چند ماه بعد از انقلاب 57، ایده های انسانیت کردستان را تسخیر کرد و کومه له ات در همه جا با آرزوهایت گسترش پیدا کرد. جناب کاک فواد! بعد از خودت انقلابیون کردستان از کومه له ات مثل چشم خود نگهداری کردند، آن را حفظ کردند و در مقابل دشمنان رنگاورنگ ازش دفاع کردند. همان کومه له شما، در کردستان در خانه همه کس جا باز کرده و امید شد، آرزو شد، و به آن پوستند. این عین آرزوهای خودشما بود. هر بار با افتخار بعد از هر پیروزی با یاد تو می رقصیدیم وقتی که عزیزانمان را از دست میدایدم اسمت را میآوردیم و سرودهایت را با صدای رسا مخواندیم. ما با این کارها روحیه میگرفتیم و باز به پا میخواستیم واز انسانیت دفاع کردیم و به آرمانهای چپ وکمونیستی ات وفادار ماندیم و افتخار کردیم . حزبی را که خودت وعده طلوعش را به زحمتکشان داده بودی را ساختیم تا اسلحه ای براتر، قوی تر و .... داشته باشیم. میخواستیم اسمت را به تمام جهان ببریم، میخواستیم بگوییم کوبا چه گوار را داشت که پیروز شد و ما هم کاک فواد را داریم زیرا شما همیشه و در جریان مبارزه همراه و سرمشق ما بودید . باکسی سازش نکردیم ، چونکه از ایدههای محترمت پایین تر نخواستیم بیاییم . سخترین ها را کشیدیم ،بزرگترین لشکر کشیها علیه ما و ایده هایت توسط لشکریان اسلام را شکاندیم ، خواستند که سکوت کنیم و حرف دلمان را نزنیم ولی ما از آزادی بیان و عقیده که نتیجه شهامت و فداکاری شما بود دفاع کردیم، حزب دمکرات بزرگ که خواست ما را نابود کند موفق نشد، ارتجاع و مزدوران کرد به جمهوری اسلامی پیوستند تا ما را خفه کنند ولی نتونستند، بمباران شیمیایی شدیم ولی باز به پا خواستیم. کومه له ای که ساخته بودید دیگر در اجتماع ریشه دوانده بوده و بزرگ و بزرگتر میشد . ما از کومه له ات در مقابل این همه هجوم داخلی و خارجی دفاع کردیم که ابوهت سیاسی جنابت را نشکنیم. ضربه خوردیم ، ازما را کشتند ، محدومان کردند اما همان مردم کردستان ، همان دهقانان فقیر دور و بر خودتان، کارگران زحمتکشان که شما در دلشان جا باز کزده بودید ، ما را دوباره بزرگ کردند وبه ما نیرو دادند. کاک فواد عزیز! حالا میخواهم از جنابت عذر خواهی بکنم. نه برای اینکه نتوانستیم دشمن را تار و مار بکنیم بلکه به خاطر اینکه رفقای ناخلاف شما امروز شما را ارزان فروشی کرده اند. امروز وقتی عکس ت را کنار پرچم آمریکا دیدم ،دلم لرزید، نه به خاطر اینکه به خود پرچم حساسیت دارم ، نه بلکه این یک حرکت به لحاظ سیاسی جهت دار است و احساس کردم شما را از ایدهایت خالی کردند، ارزان، ارزان در بازارهای سرمایه داران هراج شده اید. قرار بود عکست تو خانه مردم کردستان برود به عنوان انسانی بزرگ که مدافع حقوقشان بودید، میخواستیم عکست را در جلو دروازه کردستان اما بزرگ گذاشته شود و زیرآن نوشته باشد: به سرزمین آزادی و انسانیت خوش آمدید. واین جمله معروفت حک شودکه فرموده بودی " زیبا اندیشی انسان را به نماد تبدیل نمیکند، رفتار و سپس عمل نیک و انقلابی است که انسان را سر مشق میکند " رفیق عزیز! میخواستیم عکست هم ردیف انسانهای بزرگ تاریخ معاصر باشد که برای برابری طلبی و انسانیت نقش بازی کردند ولی حالا عکست زیر یا روی پرچم و کنار آن هر چند فرقی نمیکند قرار گرفته است . ناراحت شدم، زیرا پرچم آمریکا، پرچم دولتی است که این دولت تاریخ خونینی علیه بشریت در خود دارد. اینکه عکست آنجا کوبیده شده است و ایده های محترمت را خرج رسیدن به قدرت شخصیشان کرده اند، خجالت کشیدم وقتی میدونم از اسمت، از محبوبیت شما، از اعتبارت استفاده میکنند تا بگویند کاک فواد مثل ما بود ولی کاک فواد مثل هیچکس نیست او مثل خودش است . کاک گیان ما میخواهیم قول بدهیم که نگذاریم ایده هایت دستکاری شود و نمیگزاریم شما را در بازار سیاست ارزن فروشی کنند. ما باید دوباره بیندیشیم که کجا اشتباه کردیم که نتونستیم جلو سواستفاده از ایده های انسانیت را بکنند.

صالح گویلی 10.02.19


bottom of page