دلاور برخیز
....
و مرد افتاده بود.
یکی آواز داد: دلاور برخیز! و مرد همچنان افتاده بود.
دو تن آواز دادند: دلاور برخیز! و مرد همچنان افتاده بود.
ده ها تن و صدها تن خروش برآوردند: دلاور برخیز! و مرد همچنان افتاده بود.
هزاران تن خروش برآوردند: دلاور برخیز! و مرد همچنان افتاده بود.
تمامی آن سرزمینیان گرد آمده اشک ریزان خروش براوردند: دلاور برخیز!
و مرد به پای خاست. نخستین کس را بوسه ای داد و گام در راه نهاد .... گابریل گارسیا ماکز ترجمەی احمد شاملو
شنو رحیمی