مریوان
١_ در روزهای اخیر بار دیگر چشم ها به مریوان دوختە شدە است. شهری مرزی در کردستان، نە چندان بزرگ و نه چندان استثنایی و نه چندان پیچیدە، اما یک قطب و یک ارادە و یک ابتکار در مبارزات مدنی. ٢_ نام مریوان هنگامی بر سر زبان ها افتاد که رژیم اسلامی تازە به قدرت رسیدە در بهار ١٣٥٨ کردستان را مانع گذاشتن سنگ بنای ارتجاع اسلامی می دانست. اتحادیە دهقانان مریوان قد علم کرد. راهپیمایی مردم شهر در اعتراض به مقر سرکوبگران به خون کشیدە شد، توپ باران و مزاحمت های همیشگی پادگان شهر در بهار و تابستان ١٣٥٨ مردم شهر و در پیشاپیش آنان کومەلە و کاک فواد و حسین پیرخضری و عطا رستمی و ..... را به این ابتکار کشاند که مردم کوچ کنند و در ١٥ کیلومتری شهر در "کانی میران" اسکان گزینند. این ابتکار با راهپیمایی هزاران نفری از سنندج و سپس از شهرهای بانە و سقز به سوی مریوان، توان و ظرفیت جنبش نوین خلق کرد را نشان داد. و سرآغاز بیرون آوردن این جنبش از تک بعدی مبارزە مسلحانه به بروز ابتکارات مردمی و مدنی و مشارکت تودەای در هر لحظە آن. اما جمهوری اسلامی نیز غافل نماند. سران آن که می دانستند چە رژیمی را در نظر دارند، نمی توانستند شاهد و نظارە تعمیق این ابتکارات باشند. یورش نه، فتوا داد، هنوز هیچ امر الهی را اجرا نکردە بود که فتوایش را صادر کرد. در قتل عام کردستان و در درهم شکستن جنبش نوین، مریوان می بایست هزینە گزافی بپردازد. پس از فتوا در پادگان مریوان و پس از پاوە دومین اعدام های جمعی که برجستەترین کادرهای کۆمەڵە و پیشقراولان مبارزات مدنی آن هنگام را در می گرفت، اجرا شد. در این روزها اما گشت های بی امان چمران و هلی کوپترها و خیل مزدوران برای یافتن ردپایی از فواد سلطانی به ثمر نشست و پس از ١٠ روز در نبردی نابرابر فواد سلطانی در اخبار ساعت دو بعدازظهر روز نهم شهریور ١٣٥٨ با خوشحالی جنایت آمیزی کشتە اعلام شد. جمهوری اسلامی برایش مسجل بود که قطب و کانون جنبش نوین و رهبری مقاومت کردستان در مریوان و بر محور کاک فواد پیش می رود و ضربە به آن در آغاز مقاومت می تواند جبران ناپذیر باشد. ٣_ پس از آن دوران در یک دهە گذشتە نیز مریوان پیشتاز بسی ابتکارات سیاسی و مدنی مردمی بودە است که این شهر را و نامش را تا دوردستها کشاندە است. هنگامی که دختری جوان "در تب تاریک بهتانی" توسط پدر به خاک افتاد، این زنان و مردان پیشرو شهر بودند از آن اتفاق شوم زیباترین لحظات زندگی را بازآفرینی کردند. جنازە بر دوش زنان شهر و روستا و با سخنرانی مردان جنگاور برابری حمل شد تا تازیانەای بر عقب ماندگی و به کالا کردن زنان باشد. در مریوان جنبش محیط زیست ما را به وسعت دید و آێندەنگری فعالین مدنی و سیاسی می کشاند. در مریوان رهاکردن پرندگان از قفس، سوزاندن قفسەها و درهم شکستن تفنگ های شکاری به صورت گروهی و جمعی هم ابعاد جنبش مدنی را گسترش داد، هم حیطە دید و نظر سازماندهندگان جنبش مدنی را نشان داد و هم نام مریوان را بیش از گذشتە بر زبان ها انداخت. هنگامی که نیروهای انتظامی لباس زنانە بر تن "مجرمین" کردند، واکنش زنان و مردان مریوان نشان داد که جنبش مدنی در مریوان ریشە دوانیدە و شعور و سطح فرهنگ عمومی به طرز برجستەای بالا رفتە است. تظاهرات جوانان مریوان علیە اعدام های سیاسی در کردستان در روز روشن و با حمل پلاکارد بزرگ با عنوان "کردستان را اعدام نکنید"، نشان از ارادە سیاسی و رزمجویانەای دارد که محدویت های مبارزە مدنی و خط قرمز اجتماعات علنی رژیمی را دور میزنند و هرگاە ارادە کنند از آن عبور خواهند کرد. در مبارزات سیاسی چند روزە در تابستان ١٣٨٧ (٢٠٠٨) علیە بستن بازارهای مرزی، در حمایت از کولبران و در هفتەهای اخیر حرکت مشترک دوچرخەسواران زن و مرد و اعتراض به ناامنی جادەها و عبور و مرور تانکرهای نفتی به ارتقا مبارزات مدنی اشارە دارد که دستگاە سرکوب و امنیتی رژیم که قطعا از تداوم و تعمیق آن ناخشنودند، کیش و مات کردە است. ٤_ این مبارزات مدنی و سرچشمە آن را باید به دورە نوین جنبش سیاسی کردستان کشاند که با تحولات سیاسی زمستان ٥٧ مجال گرانبهایی برای خلق کرد فراهم ساخت. دورەای که جنبش آزادیخواهی کردستان را از هر لحاظ متمایز می ساخت و نقش مردم، ارادە آنان، بیرون کشاندن رهبری جنبش از انحصار روسای عشایر و "ممتاز" جامعە و خط پایانی بر "یک ملت، یک حزب" کشاند. ٥_ در این دورە جریان چپ و سوسیالیستی که کومەلە به محور و سخنگو و نمایندە آن بدل گشت، با رهبری و حضور برجستە کاک فواد مصطفی سلطانی و طیف گستردەای از دیگر کادرها، علیرغم خامی ها و گاها تک بعدیهایش و حبس نیازهای یک جنبش اجتماعی در حصارهای ایدئولوژیکی، بسیار بااردە، متکی به تودەها و نیروی آنان و روشن و قاطع در کوبیدن سنت های جان سخت ارتجاعی، ظاهر شد و تا کنون سازماندە منحصربفرد مبارزات مدنی در کردستان است. ٦_ ارتقا سطح مبارزات مدنی در این سال ها را باید در بطن تغییرات گستردە اجتماعی دید که کردستان و مریوان را تماما دگرگون کردە است. گسترش شهرها، بالا رفتن میزان تحصیلات، تغییر موقعیت زن در همەی عرصەها و حضور چشمگیر آنان علیرغم حاکمیت یک رژیم اسلامی، تغییر موقعیت مذهب و کاستن از توان و ظرفیت مداخلە آن در زندگی اجتماعی علیرغم وجود ظاهری اش، بالارفتن ارزش انسان و نیازهایش، ارتباط با دنیای خارج و ..... که به مشاکت بسیار گستردە تودەای در پیکارهای مدنی امکان دادە است. ٧_ مبارزات مدنی جاری در مریوان جدا از همەی فعالیت ها و حضور دەها تشكل و انجمن سیاسی و صنفی نمی تواند بررسی شود. انجمن زنان مریوان یکی از کاراترین و پرکارترین تشکل های زنان است. انجمن ادبی این شهر، انجمن سبز چیا که به حفاظت زیست می پردازد و بسیاری فعالیت های دیگر و سازماندهندگان لایق و خلاق آن در تداوم این حرکات مدنی سهیم اند. انجمن ها و تشکل هایی که هوشیارانە همەی محدودیت ها و توان و ظرفیت هر مقطع را می شناسند و در نظر می گیرند. ٨_ حضور گستردە مردم و اقشار گوناگون آن به روشنی نشان می دهد که معیارهای آن و در نظرگرفتن همەی جوانب آن تا چە اندازە به میان مردم کشاندە شدە است. اهمیت حضور مردمی و همبستگی نشان دادن و سردادن مطالبات و خواستەها قابل تحقق و در نظرگرفتن حدود و ثغور هر پیکار به این مبارزات و پختگی و سنجش اوضاع از سوی سازماندهندگان آن از جنبەهای بسیار پراهمیت مبارزات مدنی جاری است. ٩_ مبارزات مدنی جاری که این روزها شاهدش هستیم، سرکوبگرانی را که تشنە به خون و سرکوب گشتەاند، کیش کردە اند. این حرکات در حالی که پیام خود را به دوردستها می رساند، هیچ مستمسکی را در یورش سرکوبگران به خود به دست ندادە است. ١٠_ مبارزات مردمی و مدنی کردستان معاصر و به ویژە در شرایط فعلی به دوران یک بعدی مبارزە مسلحانە پایان دادە است اگرچە از اهمیت آن و ضرورت تقویت و گسترش آن نکاستە است. آێندە جنبش کردستان در دوران مقاومت و در دوران پس از خروج اشغالگران در گرو هرچە گسترش مبارزت مدنی مردمی و مشارکت بسیار فعالانەشان و تسلط ارادە آنان است. گسترش این مبارزات و حضور مردم از هم اکنون نیز برای جلوگیری از معاملە و ساز و سودا با جنبش و تنزل آن به سطح دارودستە مسلح و دیپلماسی از بالا و سیاست انتظار و حمایت دولت ها و پشت کردن به مردم و جنبش بسیار ضروری است.
ڕەزا کەعبی
Formulärets överkant