راهی در تاریخ ...
میخواهم سفری دور و دراز در سگال بپیمایم و باز بە خود آیم و اندر بیهودگی و نفام ، تلاشی ز نو آغاز کنم ... راهیست حکاکی سوگند بر اندیشەها دینی بزرگ بر گردن داریم و رسالتی سوگند یاد کردەایم ، کە اندیشەای را در ، نهفت خلوت تاریک شب بارور سازیم .
***
روزی مردی بزرگ ز حادثە برخاست ، با صلابت . ز چشمانش ، آذرخش بە باور میدرخشید ز قلبش ، خونی از عشق می تراوید قدی رشید ، موهای جعد ، سبیلی پر پشت ، زبانی نرم ، کلکی تیز و برا ... سریع بدرخشید واندران واژگون دوران در آن صلابت هرزگی و بیهودگی آینەای بر ما کاشت تا بارور کنیم و خود برفت .
***
آی ... نسل گم گشتە در درون بیهودگی ما سوگند یاد کردیم ... در ، کلاسها ، در شکنجەگاە زندگی ، در تبعیضها ... ما با مطرق بر مطاع کور کورانە کوبیدیم گفتیم ، عشق را پادیر خواهیم شد . بیاد دارید ؟ ما ای نسل گم گشتە ، رسالتی تاریخی را بر گردن داریم ما دورانی را باید بدرویم و آغازی را بذر بفشاریم و آنگاە عشق را تنگ در آغوش بفشاریم . باید آینەای را کە بذر کاشتەاند بارور سازیم .
***
اندیشەای سرد ، میدود در رگهای این خشکیدە دماغ ... بیهودگی ، کسالت ، پلیدی ، ترس، نفرت ... می پیچاندم در خود . بگویید ، یاران من را چە اندیشەای ؟ یکی باید برخیزد واین آرام دریا را با طوفان اندیشە ، بە موج آورد ما را نیازی است کودکانمان آن را لمس میکنند با آن بزرگ میشوند و بی هیچ دغدغەای ، آرام این نیاز را در قعر گور هدایای اربابان فرهنگ ، دفن میکنند . ما را رسالتی بزرگ است ، ای نسل جوان مارا آینەای است کە بذر کاشتەاند باید بارور کنیم ، بە تاوان آخرین فریاد هستی بە پاک گشتن تمامی آرزوهای کودکانمان
***
اندیشە را ، توشە رە بردارید باید راهی در تاریخ بپیماییم ... آن مرد ، در تاریک شب زندگی آینەای کاشت ، و ما بارور باید .
ابراهیم حیدری . آذر ١٣٦٢
چندی پیش دفتر شعر سالهای گذشتەام را کە مدتی است برایم ارسال کردەاند ، مرور میکردم کە همراە بسیار از دیگر شعرهای آنزمان دهەی ٦٠ کە برایم چون دفتر خاطراتی بود کە برای بسیاری از رفقا و جانبختگان راە آزادی و برابری سرودەام ، این شعر ( راهی در تاریخ ) برای کاک فواد سرودە بودم برای تجلی از آندوران و مبارزات صادقانە آزادیخواهانە را برایم بە جولان درآورد ...و گفتم دراین ایام برای درج ، این شعرها را بسیار مناسب دانستم ....امید است مورد توجە شما گرامیان هم قرار گیرد . با نهایت سپاس ابراهیم حیدری