مصاحبە با رئیس مشترک پژاک سیامند معینی
لازم است هر شخصیت انقلابی در قالب سازماندهی شده فعالیت کرده و با دیدگاهی باز و دمکراتیک به فعالیت سیاسی دست زند، در غیر اینصورت نتیجه فعالیتهایش به شیوهای شخصی و بدون سازماندهی و در قالبی فردی مانده و به نتیجهای دست نمییابد.
امروز چهلمین سالگرد شهادت یکی از پیشاهنگان مبارزه دمکراتیک خلق روژهلات کردستان کاک فواد مصطفی سلطانی است. کاک فواد و جایگاه وی در مبارزه آزادیخواهی کردستان موضوع گفتوگوی ملیتان جودی از خبرگزاری فرات با سیامند معینی رییس مشترک حزب حیات آزاد کردستان- پژاک است.
متن گفتوگو به شرح زیر است
ملیتان جودی: ۴٠ سال از شهادت کاک فواد مصطفی سلطانی میگذرد، با گذشت این زمان، اکنون که به گذشته نگاه میکنید شخصیت وی را چگونه ارزیابی میکنید؟ سیامند معینی: در صورت ارزیابی یک شخصیت انقلابی یا هر شخص دیگری باید زمینه و شرایط سیاسی و اجتماعی آن برهه را در نظر داشت و بر آن مبنا ارزشیابی درستی را در این باره انجام داد. همانگونه که همه ما اطلاع داریم، کاک فواد شخصیتی سیاسی انقلابی و پراگماتیست بود و در زمان خود تلاش نمود تا به شیوهای انقلابی تئوری سیاسی عصر خود را پراکتیره نماید. من فقط یکبار کاک فواد را دیدهام و آن دوره نیز وی را نمیشناختم. آن دوره مصادف با بعد از فروپاشی رژیم پهلوی و در مهاباد بود. جوی انقلابی بر شهر سایه افکنده بود، هر فردی به دنبال جایگاهی برای سازماندهی خود برآمده بود. آن دوره که مردم حول جمعیتها گرد هم آمده بودند، کاک فواد در جمعیت مهاباد سخنرانی کرده و من نیز یکی از مشارکت کنندگان آن بودم.
کاک فواد با استفاده از نقش کاریزماتیک انقلابی خود توانست در مدت زمانی بسیار کوتاه قدمهای پر از جسارت و دمکراتیکی را برداشته و نقش اساسی را در کوچ تاریخی مریوان ایفا نماید. اطلاع هم دارید که در آن دوره، این حرکت قادر شد نقش خود را بر تاریخ خلقمان بزند؛ آن دوره جمعیت یا متعاقبا کومله بر این باور بود که لازم است در قالب زحمتکشان کردستان تلاش شده و آزار و دردهای زحمتکشان کردستان تجربه شود، همواره در بطن جامعه خود بوده و همواره برای هر حرکتی به خلق گزارش داده شود، این تفکر کاک فواد و کومله بود. شما به خوبی اطلاع دارید که بیشتر این شخصیتهای انقلابی که دست به مبارزه برداشته بودند از طبقه متوسط و خرده بورژواری جامعه برآمده بودند، به همین دلیل لازم بود این زندگی را با فعالیت سیاسی درهم آمیزند. کاک فواد در این رابطه نیز از پیشروان و پیشاهنگان به شمار میرفت. به طور کلی میتوانم بگویم کاک فواد شخصیت انقلابی و مبارز و پیشاهنگ خلقمان بود.
— بعد از شهادت کاک فواد و رهبران مبارز دیگر جنبش چپ در شرق کردستان میراث کاک فواد به چه سمت و سویی رفت و دلایل این امر را چگونه ارزیابی میکنید؟ ما میدانیم که سالهای ۱۹۷۸–۱۹۷۷ جزو سالهای سرنوشت ساز و حساسی بودند و این سالهای بعد ار سرنگونی رژیم پهلوی بودند که آینده شرق کردستان و منطقه را رقم زدهاند. نقش شخصیت و خوانش دقیق دگرگونیهای جهانی و منطقهای برای هدایت درست رویدادها از طریقی دقیق برای یک رهبر کاریزماتیک حایز اهمیت است. اگر صرفا به رهبران نگریسته و سرنوشت خود را به دست آنها بسپاریم این امر اشتباهی کشنده خواهد بود و منظری چریکی و در نهایت انفعال در کمین آن خواهد بود، به همین دلیل اهمیت دارد که در روند مبارزه قرائتی علمی از دگرگونیهای منطقه صورت گرفته و به منظور پراکتیزه کردن اندیشه آزادی و پیروزی با واقعیت سیاسی منطقه و جهان، همگان بتوانند نقش تاریخی خود را ایفا نمایند.
رهبری آن برهه کومله بعد از کاک فواد از تجربه چندانی در حوزه سیاسی برخوردار نبودند. همزمان آن دوره، برههای از مرحله گذار سیاسی بود که هیچیک از رهبران کرد درک درستی از آن برهه را نداشتند، آن برهه در اواخر جنگ سرد قرار داشت و بحران رئال سوسیالیسم سایه خود را بر فضای سیاسی کشانده بود. به همین دلیل بسیار طبیعی بود که بیشتر احزاب چپ و سوسیالیست در بحران عمیقی از ایدئولوژی به سر میبردند، و در آن برهه خوانشی علمی برای این بحران، در توانایی هیچ یک از رهبران چپ و سوسیالیست نبود. همه در پی جستجوی مسائل فرعی بودند و در دوری باطل از تسلسل برای راه حل برآمده بودند، اما متاسفانه این راه حلهایی که کومله در جستجوی آن برآمده بود ناشی از انفعال سیاسی و ایدئولوژیک بود. همزمان بخش بزرگی از رهبران کومله با خاستگاه طبقاتی متوسط، از منظری بورژوایی به مبارزه چپ و سوسیالیستی مینگریست که در بعد طبقاتی دست یابی به نتیجه برای آن طبیعی قلمداد میشد و به آسانی تمامی کومله را برآمده از مبارزه و رنج هزاران مبارز و شهید قهرمان بود، به چند شخص مشکوک و بدون پیشینه سیاسی تحویل دهد و متاسفانه امروز نتایج آن مشهود است.
— اگر کاک فواد زنده میماند، احتمال داشت که وضعیت کرد در شرق کردستان، آینده ایران و چپها و وضعیت تمامی کردها در هر چهار بخش کردستان چگونه رقم بخورد؟ سخن گفتن در رابطه با این پیش بینی و احتمال دشوار است، زیرا تنها فاکتور شخصیتها نمیتواند مسیر سیاسی را مشخص نماید. مجموعه عواملی در دگرگونیها و مسیر رویدادها دخیل و موثر هستند. به همین دلیل دشوار است که در این رابطه بتوان صراحتا سخن گفت. تنها به ذکر این سخن بسنده میکنم که شخصیت انقلابی و جسور و رادیکال میتواند بر رویدادها تاثیرگذاری و نفوذ داشته و اگر شمار این شخصیتها در میان یک حزب یا جریانی انقلابی فراوان باشد میتواند تاثیرگذرایهای شخصیت انقلابی آنها، مسیر رویدادها را به سوی ابعاد مثبت سوق دادن و حتی مسیر تاریخ را نیز دگرگون نماید، به همین دلیل این نکته را مهم ارزیابی میکنم که علیرغم تمامی کاستیها، شخصیتها و نیروهای انقلابی با درک و تولرانس (تسامح) میتوانند به یکدیگر نزدیکتر شوند؛ ما در برهه انتقالی حساسی قرار داشته و باید انقلابیون این برهه و این بعد را به خوبی مشاهده کرده و به یکدیگر نزدیک شوند، با نیرو و کارکتر انقلابی مسیر تاریخ را در راستای منافع خلق و دمکراتیزاسیون جامعه تغییر دهند.
— شما به عنوان پژاک و جنبش آزادیخواهی خلق کردستان برای تحقق آرمانهای کاک فواد و رفقایش چه برنامهها و طرحهایی دارید؟ لازم است تاریخ و مبارزه انقلابی را همانند زنجیرههای بهم پیوستهای ملاحظه کرد و از قالب تنگ و محدود حزبی به رویدادهای تاریخی نگاه نکنیم. میدانیم که کاک فواد و کاک حمه حسین کریمی و کاک خانه معینی و تمامی دیگر انقلابیون آن دوره از مبارزه کاک سلیمان معینی و کاک سلیمان شریفراده و ملا آواره و دیگر رفقایشان الهام گرفتهاند و نیز؛ کاک سلیمان معینی و رفقایش نیز از جمهوری کردستان در مهاباد و روح انقلابی و سوسیالیستی آن برهه در جهان، الهام گرفته بودند. یعنی همانند زنجیری به هم پیوسته. مبارزه برای آزادی هیچ مرز حزبی و سازمانی را به رسمیت نمیشناسد و شخصیت انقلابی، حزب را همانند ابزاری برای رسیدن به آزادی به کار میبندد، این رویکرد انسان را از دگماتیسم و صوفیگری بدور کرده و آن را در متن واقعیت سیاسی و مبارزهای هوشمندانه و هدفمند قرار میدهد. به همین دلیل لازم است جوانان ما برای آیندهای دمکراتیک و فضای سالم سیاسی خود را در قالبهای دگماتیک حزبی محصور نساخته و ایستار علمی و آزادیخواهانه و باز و منعطف سیاسی را مبنا قرار دهند؛ این امر نیز بدین معنا نیست که در میان یک حزب خود را سازماندهی ننمایند، بلکه بر عکس لازم است هر شخصیت انقلابی در قالب سازماندهی شده فعالیت کرده و با دیدگاهی باز و دمکراتیک به فعالیت سیاسی دست زند، در غیر اینصورت نتیجه فعالیتهایش به شیوهای شخصی و بدون سازماندهی و در قالبی فردی مانده و به نتیجهای دست نمییابد.
به عنوان پژاک تلاش داریم تا با کسب تجربه از تمامی رویدادهای تاریخی خلقمان، مسیری آزادیخواهانه و انقلابی را از طریق پارادایم آزادی برای رسیدن به خواستههای برحق تمامی مبارزانی که رنج کشیده و به مبارزه دست زدهاند، بیش از پیش سازماندهی را منسجمتر نموده و آرمانهای کاک فواد و تمامی دیگر فوادها را که آزادی کردستان است، تحقق بخشیم، و در این راستا با حرکت در مسیری درست و سالم، درک متقابل و تسامح را برای جامعهای دمکراتیک بازسازی نماییم. شخصیت انقلابی در مقطعی تاریخی میتواند به مایه درک متقابل و اقدام مشترک برای توسعه و پیشبرد مسیر انقلابی بدل شود. کاک فواد برای ما، برای پژاک نقش شخصیتی انقلابی و پیشاهنگ را ایفا مینماید. از همین رو آرمانها و اهداف کاک فواد، در راستای آزادی کردستان، خواست و مطالبه ما نیز به شمار میروند.
Comments